شهر شهمیرزاد در 18-53 طول شرقی و 46-35 عرض شمالی جغرافیایی در شمال شهر سمنان واقع شده و 24 کیلومتر با سمنان فاصله دارد .
اطراف شهمیرزاد را کوههایی با ارتفاعات مختف احاطه کرده ، وسعت دشت آن حدود 35 کیلومتر مربع و تنها راه سهل و آسان ورود به شهمیرزاد عبور از دره ای با عرض تقریبی 60 متر در جنوب شرقی شهمیرزاد بنام دربند می باشد که به مهدیشهر (سنگسر)و سمنان می رسد ، دو راه دیگر ورود به شهمیرزاد یکی گردنه بشم ده صوفیان که از طریق کیاسر به ساری متصل می گردد و دیگر گردنه بشم ارتفاعات کاهش و ارشک است به سوادکوه که در دوآب به شاهراه شوسه مازندران فیروزکوه وصل می گردد .
دو گردنه اخیرالذکر به علت کوهستانی بودن و نداشتن راه شوسه مناسب کمتر مورد استفاده قرار می گیرد .
کوههای که اطراف شهمیرزاد را احاطه کرده عبارت اند از کوه نیزوا و در شمال شهمیرزاد که ارتفاع آن 4100 متر و بلندترین این کوهها است .
کوه پیغمبران در شرق ، کوه شیرقلعه و کوه بشم در غرب شهمیرزاد و فیل کوه در جنوب از دیگر کوههای شهمیرزاد می باشند .
وجود این کوهها دشت شهمیرزاد را بصورت کاسه ای در آورده که بیشترین ارتفاع این دشت از سطح دریا 2400 متر و کمترین آن 1840 متر است که در گوشه ی شرقی قرار دارد .
کوههای یاد شده از سلسله جبال البرز می باشد که سمنان را از مازندران جدا می سازد .
وجود این کوهها یک عامل کنترل کننده هوا در این منطقه به شمار می آید و مانع نفوذ هوای مرطوب مازندران به سمنان می باشد و شرایط اقلیمی ویژه ای را در شهمیرزاد بوجود آورده که آن طرف کوه به سمت مازندران دارای هوایی مرطوب و بارانی با مراتع و جنگل های فراوان می باشد و این سمت قلعه شیخ چشمه سر آب و هوای خشک و کویری و بی آب و علف دارد .
برگرفته از کتاب نگاهی به شهمیرزاد
از محمد یوسف مقصودی
یکی از این پادشاهان برای انتخاب همسری زیبا و شایسته برای خود که شایستگی زندگی با او را داشته باشد چندین نفر را به گیلان ( که زنانشان در زیبایی معروف بودند ) فرستاد تا به هر طریق ممکن با زر و زور چند دختر را که ویژگی های قابل قبول شاه را داشته باشد انتخاب وبه دامغان ببرند تا شاه همسر خود را از میان آنان انتخاب نماید. در آن موقع مسیر عبور کاروانیان از گیلان و مازندران به دامغان از راه سواد کوه وشهمیرزاد و تویه دروار به دامغان یا سوادکوه و شهمیرزاد ، چشمه علی به دامغان بوده. هنگامی که فرستادگان شاه ، دختران اشاره شده را از گیلان به دامغان می بردند در بدو ورود به شهمیرزاد خبر درگذشت شاه به آنان رسید یکی از دختران وقتی این خبر را شنید آنچنان خوشحال شد که فریاد زد " شاه مرد و آزاد " (شاه مرد و آزاد ) و این شعار را دو سه مرتبه تکرار کرد و از آن زمان این اسم بروی آبادی نهاده شد که به مرور زمان شهمیرزاد تبدیل شد که امروزه بدین نام نامیده می شود. می گویند مردم زرنگ و معامله گر شهمیزاد از ضعف دولت به علت مرگ شاه استفاده کردند و زیبا رویان گیلان را از دست مامورین دولتی آزاد و با آنان ازدواج کردند. دلیل اینکه زبان وگویش مردم شهمیرزاد به گیلان (( که بیش از 500 کیلومتر با شهمیرزاد فاصله دارد )) شبیه تر است تا به مازندرانی (( که در چند کیلومتری شهمیرزاد قرار دارد )) ازدواج دختران گیلان با شهمیرزادیان می باشد.
اطراف شهمیرزاد را کوههای بلند وصعب العبور احاطه کرده است .
که همین وضعیت این منطقه را از دیگر مناطق استان متمایز کرده است.
=======================================================
=======================================================
در این وبلاگ سعی می کنم در حد امکان ، نژاد ها ، ملیت ها ،آب و هوا ، کوهها ، فرهنگ ، باور های مذهبی ،گویش و امثال هم را برای شما دوستان وشهمیرزادی های گل بیان کنم